محل تبلیغات شما

هشدار! این پست خیلی قاطی پاتی و در همه. حوصله میخاد خوندنش

موضوع اول: عضو شورای صنفی دانشگاه شدم، یه ساله برای روابط عمومی کار میکنم، یه ساله کار دانشجویی برداشتم و با پژوهش دانشگاه کار میکنم، دو ساله تئاترو میچرخونم برای دانشگاه.همه ی این کارا چرا؟چون میخام کار یاد بگیرم. نمیخام یه معلم تک بعدیِ بی عرضه باشم

عقیده م اینه: من که به هر حال توی این مسیر افتادم. همه ی زندگیم دستخوش این تغییر بزرگ شده و توی همه ی زندگیم تاثیر گذاره، پس اصلا درست نیست که معلم خوبی نباشم. اینجوری انگار حداقل ۳۰ سال از عمرمو هدر دادم.

به همین دلیل، میخام کتابای روانشناسی و ارتباط با کودک و این حرفا بخونم. میخوام کلی کارای پژوهشی انجام بدم و سرم پر از ایده ست. یکی از اساتیدمون پیشنهاد همکاری برای تالیف یه کتاب بهم داد و من با سر قبول کردم. در همون برهه به یه همایش باحالم برخوردم. تابستون دوست دارم که برم دنبال مقاله نوشتن برای اون همایشهایده هام باید عملی بشن :)

موضوع دوم: این ماه یک هزار تومان وجه رایج مملکت به عنوان حقوق به حساب بنده واریز شد :| بله هزار تومان -_-

بعد چون حسابی به خنسی خوردم برای اولین بار در طی ۲۰ سال عمری که از خدا گرفتم با ابوی تماس برقرار نموده و از ایشان مقداری وجه طلب نمودم -_-.چقدررررر سختتت بووووووود! ینی همش با خودم میگفتم الان خانواده میگن ۲۰ سال زحمت کشیدیم بچه بزرگ کردیم فرستادیمش پی کار و زندگیش که باز دستش تو جیب ما باشه :/خیلی حس بدی بود خیلی. درسته هر دفعه که زنگ میزنن بهم‌ میگن اگ چیزی لازم داری بگو؛ درسته که من حسابدار والدین محسوب میشم و تمام اطلاعات بانکیشون دست منه؛ ولی دلیل نمیشه که خودم حتی از اون حساب پول بردارم یا روم بشه که بگم.

البته باز بعدش میگفتم اشکال نداره من چندان بار مالی نداشتم برای خانواده:/ زودتر از بقیه مزدوج گشتم، از ۱۸ سالگی از لحاظ مالی مستقل شدم؛ مدرسه و دانشگاه دولتی رفتم و حتی برای خرجای دانشگاه هم خرجی برای خانواده نداشتم و یکم التیام میابم -_-. به خشکی شانس که همون زمانی که لازم داشتم هادی هم در دسترس نبود -_- البته از هادی هم روم نمیشه پول بگیرم -_-

اونوخ موندماااا موندم دوستای من چه رویی دارن میگن ما هفته ای ۲۰۰ میگیریم از خانواده :/ بعضا دانشگاه پولی هم میرن :/ هزینه خوابگاه و غذا و خرید و بیروناشونم پیشکش:/ با همه ی اینا تازه میگن گوشی ای که برامون گرفتین خوب نیس تابستون یکی دیگه برام بخرین :/ آها لپ تاپم یادتون نره:/ تند و تندم لباس و فلان و بیسار :/

موضوع سوم: دوست دارم تبدیل بشم به سه تا چیز

یکی مینیمالیست

یکی پسماند صفر

یکی وگان

مینیمالیست بودن رو یه سالی هست شروع کردم. نرسیدم هنوز بهش ولی دارم براش سعی میکنم. نیاز هام رو شناسایی میکنم و در همون راستا خرید میکنم. انباشتگی هام رو سعی میکنم که برطرف کنم. احساسی رفتار نمیکنم. مثلا: در طول سال ۹۷ من هیییییچ مانتویی؛کفشی یا شلواری نخریدم. چرا؟ چون لازم نداشتم. نیاز هام رو شناسایی کردم: من برای سال ۹۸ نیاز به یک جفت پوتین دارم. چرا؟چون پوتینایی که ۳ سال پوشیدمشون خراب شدن و خییییییلی فراتر ازینا

پسماند صفر: تازه شروع کردم و به این مفهوم رسیدم. این که سعی کنم اثر کمتری از خودم روی کره ی زمین باقی بزارم. برای این کار: دستمال کاغذی و توالت رو با پارچه ایش جایگزین کردم. همیشه برای خرید ساک خودم همراهمه و حتی میوه رو هم با همونا میخرم. دو تا نی چوبی خریدم برای بیرون رفتنای دوتاییمون. بطری آب رو جایگزین کردم. فلاسک لیوانی همراهم دارم همیشه. رسید و پلاستیک نمیگیرم هیچ وقت. این دفعه که شامپو بدنم تموم شد میخام از صابون های فله استفاده کنم. هر وقت میرم بیرون بدون زباله ترین چیزی که ممکنه رو سفارش میدم و تاکید میکنم هیییچ یکبار مصرفی نزارن برام. خوراکی ها رو تو ظرف خودم میگیرم و سعی میکنم که بهتر و بهتر شم

وگان: سخت ترین تصمیم اینه. فعلا دارم روش مطالعه میکنم و امیدوارم طی پنج ساله آینده وجترین و طی ۷ سال آینده وگان بشم :)


یه عنوان بی ربط بزاریم؟خرابم می کند هر دم فریب چشم جادویت

از هم گسسته گانیم

چشات آرامشی داره...

رو ,میکنم ,یه ,سال ,دانشگاه ,کار ,همه ی ,هام رو ,سعی میکنم ,و حتی ,هزار تومان

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

جدیدترین فایل فلش و رام های اورجینال سامسونگ Gloria's page پایان نامه|پروژه|مقاله|پیشنهاد پروژه دانشجویی|ورد Word Cheap NFL Jerseys Sale With 60% Off. Free Shipping With 10 PCS! سایت فروشگاه خرید ساعت دیواری ایرانی شعر فارسی 2020 gagudapli casivati چگونه از چشمان خود مراقبت کنیم؟ vetsonica جالبترین مطالب