پس از انقلاب شیوه طرد درپیش گرفته شد و نیروهای چپ و طرفداران سرمایهداری مدرن حذف شدند و جامعهشناسی بیمتولی شد
انقلاب فرهنگی عاملی بود که مسئولان از جامعهشناسی برای پیشبرد اهداف خود استفاده کنند و جامعهشناسی نقش خود از دست داد
آقای اباذری هیچ مطالعه سیستماتیکی در مورد جامعه ایران ندارد. مهمترین کار او خرد جامعهشناسی است
جامعهشناسی آقای نراقی، رضاقلی و قاضی هم بیشتر در مورد تعمیم رفتارهای اخلاقی به کل جامعه است
روشنفکران دانشگاهی ایرانی نسبت به کارها یا بیتفاوت هستند یا یکدیگر را تخریب میکنند
با آمدن شریعتی، یک نوع جامعهشناسی دینگرا پدیدار شد
امروزه یکسری بخشنامه و دستورالعمل به همراه دعواهای ایدئولوژیک جایگزین معرفت و شناخت دانشگاهی شده است
ممکن است اکنون در وضعیت مدرنیته باشیم اما این مدرنیته، مدرنیتهای است که برخی از آن به عنوان مدرنیته ایرانی نام میبرند
جامعهشناسی ایران را اگر در مفهوم علوم اجتماعی و به صورت وسیع در نظر بگیریم، میبینیم دستاوردهایی داشته است
سنت اسطورهای یکسره مبتنی بر ارتودوکسی و درست اندیشی است ولی سنت علمی امکان هرترودوکسی و دگراندیشی را ارائه میدهد
ما نتوانستهایم خیلی خوب واقعیتها و گرایشهای حاکم بر فرآیندهای انتخابات در ایران را بشناسیم و مدام میگوییم حماسه اتفاق افتاده است
درباره این سایت